سه سال ودوماهگی(38ماهگی)
سلام فرشته های من
امروز38ماهه شدید.1155روزازآن تاریخی ترین وسبزترین روززندگی من گذشت.شیرینی هایش البته بسیاروتلخی هایش اندک ولی عبرت آموزوآنچه که عیان است وغیرقابل انکاررحمت ولطف بی پایان خداوندی به این بنده کمترین است.
خداونداتوشه ام خالیست وبارم سنگین وآرزوهایم دورودراز....هماره باامیدبه توزنده می مانم که تومهربانترین مهربانانی.
به لطف حکمتت ازفرداهایم بی خبرم ونمی دانم ادامه این قصه چگونه رقم خواهدخورد.هرچه که هست باشد....می دانم آفریننده بی همتای زیباترین تقدیرزندگی منی.
مراکه به لطف مرحمتت شایسته مقدس ترین نام عالم گشته ام هیچگاه به خودوامگذار.
سلامتی وعاقبت بخیری وصفای روح عزیزانم راازتومی خواهم.
واما توی این ماه یعنی 17 آبان ماه تولدداداشی رو داشتیم که چون توی ماه محرم بود مهمون دعوت نداشتیم وخودمون یه تولدکوچولوبرای داداشی امیرعلی گرفتیم وخیلی هم به همه مون خوش گذشت.
وحالا عکسای تولد 9سالگی داداش امیرعلی
داداشی جون تولدت مبارک
راستی خاله جون هم به جشن کوچولوی مارسیدوماروخوشحال کرد.
امیرحسین وخاله هنگامه