امیرحسین و آوای نازمامیرحسین و آوای نازم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
امیرعلی گلمامیرعلی گلم، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

فرشته های ما

بعداعزیزم بعدا

1393/3/27 13:27
نویسنده : مامی فرشته ها
151 بازدید
اشتراک گذاری

بعدا" عزیزم بعدا"

تمام روز دستهایم بند بود

سرم گیج و پایم در بند بود

وقت زیادی نداشتم که باتو بازی کنم

لحظه ها را تنها با تو باشم و با تو دمسازی کنم

باید لباس هایت را می شستم و تمیز می کردم

باید خیاطی می کردم و فکر غذایی لذیذ بودم

برای همین و قتی کتاب قصه ات را می آوردی تا در لذت خواندن آن مرا سهیم کنی

چاره ای نداشتم جز اینکه بگویم :بعدا عزیزم بعدا !

شب ها که بر بالینت می آمدم لحافت را مرتب می کردم به دعایت گوش می کردم چراغ را خاموش می کردم و پاورچین پاورچین از اتاقت بیرون می آمدم ..آنگاه آرزو می کردم ای کاش یک لحظه بیشتر پهلویت مانده بودم

چون زندگی کوتاه است مثل عمر حباب و سالها به تندی می گذرند و باشتاب

بچه ها هم زودبزرگ می شوند تا پادر میدان بگذارند دیگر کنارت نیستند تا رازهایشان را باتو در میان بگذارند

کتاب های قصه در گوشه ای افتاده اند..زیر غبار گذشت زمان..اسباب بازی ها خسته و خاکستری از تنهایی به گوشه ای پناه برده اند

نه بوسه شب بخیری..نه دعای شب هنگامی..نه لبخندی نه پیامی..هرچه بوده گذشته همه مربوط به دیروز بوده نه فردا..

دست هایم که روزی بند بودند و پر کار اکنون آرام و بیکارند..روزها هم طولانی و بیشمارند

کاش می توانستم دوباره برگردم به آن روزهای شیرین و خواسته های کوچکت را برآورده کنم همین!

آنگاه هرگز..هرگز نمی گفتم:بعدا" عزیزم بعدا" !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)