امیرحسین و آوای نازمامیرحسین و آوای نازم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
امیرعلی گلمامیرعلی گلم، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

فرشته های ما

11ماهگی امیرحسین و آوا

1392/5/9 12:03
نویسنده : مامی فرشته ها
195 بازدید
اشتراک گذاری

امروزصبح امیرحسین لبه بالایی شوفاژروبادستاش گرفته بود وخودش رو بالا می کشید،مثل حالتی که داره بارفیکس میکنه.

این روزا هم مرتب دنبال من می یاین آشپزخونه وکشوهای کابینت رو میریزیدبیرون.ب

به قول بابابزرگی پابلندی هم میکنین وهرچی بالای اپن وکابینت هاست میندازین.

شبها حدودای ساعت١١ اوج بازی وبازیگوشیه،دنبال بازی میکنین ،جیغ می زنین،غش غش می خندین وسربه سرهم می ذارین.

امروزمن ومادرجون بردیمتون مرکزبهداشت واسه قد ووزنتون .آوا یه کوچولو وزنش کم بود ولی خانم دکترگفت روی منحنیه وجای نگرانی نیست.

خانم طلا با خرسیش

امیرحسین این روزا لباشو مثل شترمیکنه وصدای شتر رو درمیاره.البته بابایی و داداش امیرعلی میگن صدای موتور.

امیرحسین الهی مامان قربونت بره که تو خواب هم حرف می زنی،وقتی هم بیدار میشی یه سرمیگی وووو...

بالاخره امیرحسین سینه خیزروکاملاول کردوچهاردست وپاشد.هوراااااا.پسرم داره کم کم مرد میشه.البته آوا تقریبایک ماه ازداداشش جلوتره.

خدای من،این وروجکها دیگه کاملامعنای نه رو می فهمن.یه روزامیرحسین کشوی کابینت رو بازکرده بودویه نوارچسب وگرفته بوددستش وباهاش بازی می کرد.وقتی دیدمش فقط بهش گفتم نههههههه. امیرحسین هم نوارچسب رو گذاشت تو کشو و می خواست یه چیزدیگه رو برداره که من بازهم گفتم نههه.امیرحسین هم یه کوچولوبغض کرد وکشو رو بست وازآشپزخونه رفت بیرون.ناراحتتا 2ساعت هم هی می گفت نه .نه .نه

امیرحسن دالی بازی رو خیلی خوب بلده و با بالشتش با من دالی بازی می کنه،ولی آوا خیلی بلاست یه چیزی رو میگیره دستش و بعد به امیرحسین تعارف میکنه که بیا بگیر.امیرحسین که میادبگیردش،بهش نمیده وشروع می کنه به خندیدن وفرارکردن وامیرحسین هم به دنبالش وبعدباهم بازی می کنن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)